راهكارهاي سالمسازي روابط دختر و پسر در محيطهاي آموزشي
سارا سهلالبيع؛ دانش آموخته كارشناسي ارشد فقه و مباني حقوق، دانشگاه پيام نور
حسين علي احمدي؛ عضو هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت
تهران منطقه:3
چكيده:
ارتباط زن و مرد و دختر و پسر از مسائل بسيار مهم فقهي و مورد ابتلا در جامعهي امروز ميباشد لذا بايستي ديدگاه اسلام در اين زمينه روشن شود. اسلام كه دين جامع و جهاني است و از مقتضيات زمان نيز غافل نيست، بطور حتم ديدگاه واقع بينانهاي در اين زمينه دارد. در اين تحقيق احكام فقهي روابط دختر و پسر در محيطهاي علمي بررسي شده و مباني فقهي آن از متون استخراج گرديده است. مسألهي ارتباط دختر و پسر در جامعه و بخصوص در محيطهاي علمي، علي رغم تلاشهايي كه در جهت انطباق آن با احكام شرع صورت گرفته است، هنوز بطور كامل حل نشده است. از اين رو راهكارهايي در جهت سالم سازي ارتباط دختر و پسر در اين رساله ارائه شده است. اين راهكارها به سه دسته تقسيم ميشود كه عبارتند از: راهكارهاي شخصي، راهكارهاي مديريتي، و راهكارهاي جمعي. راهكارهاي شخصي شامل ارتقاء سطح حيا در ابعاد مختلف آن، رعايت پوشش مناسب نه تنها براي دختران بلكه براي پسران، و تقويت ايمان و اعتقاد به مبداء و معاد ميباشد. راهكارهاي مديريتي شامل برنامهريزي براي ايجاد سرگرميهاي مفيد همانند تشويق به ورزش، برگزاري اردوهاي تفريحي سالم، تشويق به مطالعه، و فراهم سازي زمينهي ازدواج براي جوانان، ميباشد. راهكارهاي جمعي شامل راهكارهاي تبليغاتي و رسانهاي ميباشد. در اين برنامههاي تبليغي با بكارگيري روشهاي پيشرفته و مدبرانه، ميتوان الگوهاي مناسبي را در مقابل الگو سازي نا بهنجار رسانههاي بيگانه به جوانان ارائه نمود.
واژگان كليدي: ارتباط دختر و پسر، نا محرم، محيطهاي آموزشي، احكام شرعي، اختلاط، نگاه، لمس، معاشرت، مكالمه، ستر، حيا، ازدواج.
1. مقدمه
در سدهي اخير تحولات جامعهي بشري، شتاب فوقالعادهاي گرفته است. گسترش روزافزون وسايل ارتباط جمعي و انتقال سريع اطلاعات و علوم موجب آن گشته كه نام عصر حاضر را عصر ارتباطات بگذارند. شرايط و روابط حاكم بر عصر ارتباطات، حضور فعال و گستردهتر زنان در جامعهي امروز را بدنبال داشته است كه از آن جمله ميتوان حضور زنان در فعاليتهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، و علمي- آموزشي را نام برد.
امروزه بيش از شصت درصد وروديهاي مراكز آموزش عالي را دختران تشكيل ميدهند كه نشاندهندهي حضور گستردهي دختران و پسران دانشجو در كنار يكديگر ميباشد. بديهي است كه اين حضور گسترده شرايطي را بدنبال داشته، كه اين شرايط ميبايست از ديدگاه اسلام مورد نقد و بررسي قرار گيرد و با موازين آن انطباق يابد. روابط دختر و پسر در محيطهاي آموزشي ابعاد مختلفي دارد كه ارتباط كلامي، نحوهي پوشش و آرايش، ارتباط ديداري، اختلاط دانشجويان در مجامع مختلف دانشجويي، و همكاري در تشكل هاي دانشجويي، از آن جمله است. ويژگيهاي خاص روحي و رواني جوانان به همراه ارتباط آزاد و كنترل نشده، عواقب و آثار ناخوشايندي را بدنبال خواهد داشت. اين عواقب علاوه بر انحرافات اخلاقي، سبب كاهش بازدهي علمي و افت تحصيلي در محيطهاي آموزشي ميشود.
با توجه به اهميت بسزاي مبحث ارتباط زن و مرد، بالاخص دختر و پسر، در محيطهاي علمي، محققين و متفكرين بسياري به آن پرداختهاند. در اين مطالعه به بررسي راهكارهاي سالمسازي ارتباط دختر و پسر در محيطهاي آموزشي و انطباق آن با موازين شرعي پرداخته شده است.
2. ديدگاههاي مختلف در خصوص ارتباط دختر و پسر در محيطهاي علمي
نظريه اول اصل را در ارتباط دختر و پسر ضرورت و اضطرار ميداند و معتقد است تا ضرورت يا اضطراري پيش نيامده است هيچگونه ارتباطي بين آنها نباشد. نظريه دوم به عادي شدن اين ارتباط قائل ميباشد و معتقد است آنها قبل از آنكه زن و مرد باشند دو انساناند و بايد كاري كرد بدون توجه به جنبه جنسيت، به راحتي ارتباط داشته باشند و از اول با مختلط بار آوردن آنها حساسيت اين دو جنس را نسبت به هم كم نمود.
دو ديدگاه اول به يك اندازه مخدوش و مردودند و هيچيك نميتواند به عنوان اصل حاكم بر روابط دختر و پسر از ناحيه شرع و جامعه پذيرفته شود چرا كه يكي افراطي و ديگري نوعي تفريط است. در مقابل روش معروف يا عرف پسنديده، روشي است كه با ذوق اجتماعي شناخته ميشود و سه شرط دارد: موافقت با عقل، موافقت با شرع و موافقت با طبع انسان؛ يعني اموري كه در جامعه جا افتاده، ولي خلاف شرع يا عقل يا طبع انساني نباشد، معروف محسوب نميشود. با چنين تعريفي ميتوان گفت كه اصل حاكم بر ارتباط زن و مرد معروف و عرف پسنديده است، يعني روش پسنديدهاي كه جامعه با حدود شرع و عقل و طبع ميپسندد. در خصوص نظريهي معروف ميتوان به تفسير الميزان مراجعه نمود.
3. راهكارهاي سالمسازي ارتباط دختر و پسر در محيطهاي آموزشي
مطالعات حاضر نشان داد كه در اين راستا مي توان راهكارهاي متعددي پيشنهاد نمود كه اين راهكارها به سه گروه كلّي تقسيم ميشود كه عبارتند از:
- راهكارهاي شخصي و انفرادي
- راهكارهاي مديريتي
- راهكارهاي جمعي و گروهي
در ادامه شرح و تفصيل بيشتري از راهكارهاي فوق ميپردازيم.
3-1 راهكارهاي شخصي و انفرادي
راهكارهاي شخصي راهكارهايي هسنتد كه به خود شخص و اندرون وي و حالات و روحيات و اعتقادات وي باز ميگردد. اين راهكارها خود به موارد ديگري تقسيم ميشوند كه اهم آن عبارتند از:
- ارتقاء سطح حيا
- رعايت پوشش شرعي
- تقويت اعتقاد به مبدا و معاد
- انتخاب دوست مناسب
سالم سازي ارتباط دختر و پسر وابسته به تقويت مباني اخلاقي و اعتقادي است كه طرفين (دختر و پسر) با تقويت اين دو مبنا مي توانند ارتباط سالمي در جامعه داشته باشند. يكي از خصلتهاي نيكو در نگاه اسلام و علماي اخلاق، خصلت حيا است. حيا صفتي است كه شخص را از ارتكاب گفتار و رفتاري كه به نظر عرف و عقلا ناپسند و ناخوشايند است، باز مي دارد. حيا بعنوان ملاك اصلي در تشكيل روابط معقول ميان دختر و پسر مطرح ميباشد. تشويق جوانان به حفظ حيا و شرم و ارتقاء اين حس ارزشمند روحي، از نكاتي است كه در محيط هاي آموزشي بايستي مدنظر دست اندركاران قرار گيرد. اين تشويق بهتر است با ايجاد جو مثبت در محيط، بطور القايي و نه مستقيم، صورت پذيرد چرا كه اثر آن بيشتر خواهد بود.
يكي از راههاي تحريك و بيداري قواي جنسي و شهوات نفساني خصوصاً در جنس مذكر، نگاه شهوت آلود ميباشد. نگاه شهوت آلود نگاهي است كه به ظواهر جنسي و جلوه هاي شهواني طرف مقابل صورت پذيرد. نگاه حرام موجب انحراف افكار انسان از مسير صحيح و مورد انتظار شده و تمركز انسان را بر هم زده و آرامش را نه تنها از شخص بلكه از اجتماع نيز ميگيرد.
در محيط هاي علمي براي آنكه بتوان سطح هيجانات جنسي و غليان شهواني را در سطح پايين و كنترل شده نگاه داشت، توصيه و تأكيد بر پرهيز از نگاه شيطاني و حرام بسيار مهم است. اين همان است كه بدان حياي چشم گفته ميشود. در محيطهاي علمي كه جوانان حضور گستردهاي دارند، از آن رو كه دختر و پسر در حساس ترين مقطع زماني زندگي از نقطه نظر تحريكات جنسي بسر ميبرند، بحث پوشش از جايگاه ويژه اي برخوردار است. اگر موازين و احكام شرعي پوشش در محيطهاي آموزشي رعايت شود ميتوان از آن بعنوان يكي از كارآمدترين راهكارهاي كنترل ارتباط دختر و پسر نام برد.
نوع پوشش و لباس پسر بايستي در شأن و درخور محيط آموزشي باشد، لباس نبايستي شامل مضامين انحرافي اخلاقي و فرهنگي باشد. استفاده از كلمات و مضامين و شكلهاي موهوم در پوشش پسر دانشجو قطعاً در خور يك محيط آموزشي نميباشد. نوع پوشش لباس پسر نيز بايستي همانند پوشش دختر از حداقل متعارفي برخوردار باشد. درست است كه شرع مقدس پوشش ساق دست و بازو را براي پسر واجب ننموده، اما اين بدان معنا نيست كه با زيرپا گذاشتن تمام شئونات عرفي و اجتماعي يك محيط آموزشي يك پسر دانشجو، ساق دست و بازوي خود را در معرض ديد نامحرم قرار دهد. لذا پوشش در خصوص پسران نيز مطرح ميباشد اما حد اين پوشش، بنا به عرف هر محيط اجتماعي، براي پسر و دختر متفاوت است. همچنين است پوشيدن شلوارهاي تنگ و بلوزهاي كوتاه كه شئونات و عرف جامعه را خدشه دار مي نمايد.
توجه به اين نكته لازم است كه ممكن است پوشش شرعي دختر كامل باشد اما صورت، (كه آشكار ماندن آن از نظر شرعي بلامانع است) نبايستي حاوي آرايشهاي تند و زننده و جلب كننده نگاه آلوده نامحرم باشد. شأن محيطهاي آموزشي بدور از آن است كه آرايشهاي تند و زننده آن را به محيطي غيرعلمي و غير فرهنگي مبدّل سازد. اين نوع آرايشها فقط براي زنان شوهردار ميباشد و آنهم براي شوهر اختصاص دارد. همچنين يك پوشش كامل بايستي با وقار و شخصيت رفتاري مقبول همراه باشد. رعايت پوشش كامل توسط دختر، مجوز انجام حركات و رفتارهاي شبههناك و دور از عرف نميباشد. بعبارتي پوشش ظاهري با پوشش رفتاري است كه كامل ميشود.
پسران نيز بايستي در آرايش موي خود، رعايت عرف محيطهاي آموزشي را بنمايند. آرايشهاي زننده غربي كه اين روزها در بين بعضي از پسران رايج شده، بدور از موازين عرفي و اخلاقي پذيرفته شده در جامعه امروز ما ميباشد، چه رسد به محيطهاي آموزشي كه يقيناً حدبالاتري از رعايت موازين و احكام شرعي را ميطلبد.
اعتقاد به وجود خداي متعال و نظارت دائمي او و همچنين اعتقاد به روز رستاخيز از مهم ترين راهكارهاي سالم سازي ارتباط دختر و پسر است. در اين زمينه اشاره به ارتباط حضرت يوسف (ع) و زليخا ميتواند راه گشاي بسياري از مسايل پيش آمده براي جوانان باشد. حضرت يوسف (ع) در پاسخ به افزون طلبي زليخا به او يك جمله گفت: «معاذاالله».[1]
پيامهاي هشدار آميز داستان يوسف و زليخا:[2]
- گناهان بزرگ با مراوده و نرمش شروع ميشود.
- حضور دختر و پسر در فضاي در بسته (خلوت) ، زمينه را براي گناه فراهم ميكند.
- موقع هجوم حمله شيطان ياد خدا بهترين راهكار است.
- ياد عاقبت گناه مانع از ارتكاب آن است.
- توجه به خدا مهم ترين عامل بازدارنده است.
- يك لحظه گناه، انسان را از رستگاري ابدي دور ميسازد.
- ضرورت شكر نعمت دهنده اقتضاء مي كند گناه نكنيم.
معاشرت و دوستي با افراد سالم و با ايمان، موجب رشد شخصيت اجتماعي و تقويت ارزشهاي اخلاقي و معنوي در جوان ميگردد، انتخاب دوستاني كه از لحاظ درسي و اخلاقي شايستهاند، خود ميتواند بهترين بازوي موفقيت در آينده جوان باشد. با دوستان خوب و مورد اعتماد ميتوان در زمينه مسائل درسي و مسائل اجتماعي و فرهنگي به تبادل نظر پرداخت.
گاهي يك دوست ناباب سرنوشت فرد را بطور كلي از مسير اصلي خود خارج كرده و او را به فساد و گمراهي و انحرافات جنسي مياندازد و موجبات سياه بختي و تيره روزي وي را فراهم ميسازد، به همين علت، قرآن كريم از عاقبت حسرتآور كسي كه در دنيا با دوستان منحرف و پليدي، معاشرت داشته و به واسطه آنان به گناه و آلودگي كشيده شده ياد ميكند و زبان حال وي را چنين توصيف مينمايد:« يا ويلتي، ليتني لم اتخذ فلانا خليلا. واي بر من كاش فلان شخص را دوست و رفيق خود نگرفته بود».[3]
3-2 راهكارهاي مديريتي
راهكارهاي مديريتي به آن دسته از راهكارها اطلاق ميشوند كه در حيطهي مديريت مراكز آموزشي قرار داشته و عمدتاً به سياست گذاري و برنامه ريزي مرتبطند. اهم اين راهكارها عبارتند از:
- برنامه ريزي براي ايجاد سرگرمي هاي مفيد و حلال
- تشويق به مطالعه مفيد و ارزنده
- ايجاد زمينه در تصحيح ارضاي غريزه جنسي
جوانان بايستي به گونه اي تشويق شوند كه در هفته، روزي يا ساعتي را به سرگرمي حلال و تفريح سالم اختصاص دهند و به آن اهميت دهند.پيامبر اكرم(ص) در اين باره ميفرمايد: «سرگرمي داشته باشيد و تفريح كنيد، چرا كه خوش نميدارم، در دين شما درشتي و سختي ديده شود».[4] و در جاي ديگر ميفرمايد: «بر خردمند است تا عقلش شكست نخورده، برنامه وقتهايش چنين باشد زماني را با پروردگار، راز و نياز كند، و زماني را به حساب رسي از خود اختصاص دهد و زماني را در آنچه خداوند برايش آفريده بيانديشد و زماني را براي بهره بردن از خوشي هاي حلال بگذارد، زيرا اين زمان ياري كننده ديگر زمانها باشد و دلها را آرام و فارغ گرداند».[5]
سرگرمي و تفريح سالم، كه پيامبر(ص) اينقدر به آن توصيه ميفرمود چيست؟ «تفريح» به معني شادماني نمودن، شادي كردن، شادمان ساختن، فعاليت غير جدي به قصد سرگرمي، و رفع خستگي آمده است.[6] تفريح سالم، يعني تفريح بي عيب، بي گزند، درست و صحيح و تفريحات سالم به تفريحاتي گفته ميشود كه از نظر اخلاقي و اجتماعي زيان آور نباشد.[7]
همچنان كه بدن انسان نياز به مواد غذايي سالم دارد. روح و روان آدمي نيز اين نياز را دارد. تشويش، نگراني و اضطراب در زندگي مانند تب، لرز، سردرد و هزاران درد جسمي ديگر است كه افزون بر تحليل و از بين بردن توان جسمي، كاهش علمكرد اجتماعي فرد را نيز در پي دارد. بنابراين مديريت محيطهاي آموزشي بايستي زمينهي تفريحات سالم را براي جوانان فراهم سازد تا علاوه بر ايجاد جوّ نشاط در آنها، انرژي و وقت مازاد آنها را به طريق صحيح به مصرف رساند.
اردوهاي تفريحي سالم
اردوهاي تفريحي سالم نيز كه در آنها فعاليتهاي جسمي و انرژيك در نظر قرار گيرد نظير كوهپيمايي و گردش در مناطق طبيعي، ميتواند به منظور پركردن اوقات بيكاري جوانان و كاهش سطح انرژي آنها مد نظر قرار گيرد. علاوه بر اين محيطهاي ورزشي و تفريحي، مكانهاي مناسبي جهت برقراري ارتباط عاطفي با جوانان و ايجاد جو القايي، تربيتي مثبت در آنها ميباشد كه در جاي خود شرح داده خواهد شد.
در ميان رشته هاي ورزشي بر سواركاري، تيراندازي و شنا تأكيد شده است و مسابقه در اين رشتهها و تعيين جايزه نه تنها ممنوع نيست بلكه توصيه شده است.[8]
تشويق به ورزش كردن
يكي از نشانههاي بارز جوانان، دارا بودن قدرت بدني زياد و انرژي مازاد ميباشد. بديهي است كه اين انرژي، قدرت مانور و فعاليت به سزايي را در قشر جوان ايجاب مينمايد. به منظور كنترل صحيح انرژي مازاد نهفته در درون جوانان، و صرف آن در راستاي اهداف مثبت، تشويق قشر جوان به انجام فعاليتهاي جسمي و انرژيك، ميتواند موجب خنثي شدن و استهلاك توان مازاد آنها را بدنبال داشته باشد. اگر اين انرژي مازاد در راستاي اهداف مثبت و صحيح صرف نگردد، ميتواند در مسير انحراف و تباهي بكار رود.
در يك برنامه ريزي صحيح و علمي در محيطهاي آموزشي، ميتوان توان بالقوه جوانان را در امور ورزشي و تفريحات سالم بكار بست. بدين منظور مديران مراكز آموزشي و علمي ميتوانند با برگزاري مسابقات ورزشي و فعاليتهاي جسمي نظير (كوهپيمايي و طبيعت گردي) در اوقات فراغت جوانان انرژي سرشار آنها را در مسير صحيح و سالم صرف كنند.
وجود حس رقابت شديد و برتري طلبي در جوانان موجب ميشود كه بتوان به راحتي با يك برنامه ريزي منطقي، بسياري از اوقات فراغت جوانات را به اين گونه فعاليت ها اختصاص داد. بدين منظور، برگزاري مسابقات ورزشي توأم با تبليغات گسترده و ايجاد جو رقابتي به همراه اهداء جوايز نفيس، ميتواند بسياري از جوانان را به خود جلب نمايد. به گونه اي كه عمده انرژي و وقت مازاد آنان را در اين امور صرف نموده و زمينه ايجاد انحراف در آنهارا به حداقل ممكن برساند.
تشويق به مطالعه مفيد و ارزنده
مطالعه كتاب و آثار قلمي ديگران بر مسائل و جريانات گذشته و حال، از ديگر مواردي است كه ميتواند در بسياري از اوقات براي جوان، تفريح بشمار آيد، چرا كه با خواندن كتاب، هم سطح دانش او بالا ميرود، هم از اتلاف وقت جلوگيري ميشود و هم به ياري فكر خسته اش ميشتابد.
در اين راستا ميتوان جوانان را به مطالعه كتابهاي علمي، مذهبي، تاريخي، تشويق نمود و همچنين به منظور ترويج هر چه بيشتر فرهنگ كتاب خواني، مسابقات كتاب خواني را در مؤسسات آموزشي در بين جوانان برگزار كرد.
اختصاص وقت جوانان به كتاب خواني در اوقات بيكاري، سبب ميشود كه اين وقت در فعاليتهاي مضر و خلاف اخلاق و پيروي از غرايز جنسي و شهواني مضر صرف نشود.
ايجاد زمينه درتصحيح ارضاي غريزه جنسي
يكي از مهمترين دلايل بروز ناهنجاريهاي رفتاري و اخلاقي جوانان، وجود غريزه جنسي قوي و سركش در آنهاست. اين غريزه كه در طبيعت و نهاد هر انساني چه مذكر و چه مونث نهفته است از عناصر اصلي حيات براي بقاي نسل انسان است و في نفسه عبث و بيهوده نميباشد و لزوماً با ديدگاه منفي نبايد به آن نگريست بلكه اين غريزه همانند بسياري از ديگر غريزه هاي انساني بايستي رام شده و تحت كنترل و اختيار انسان در آيد در اين صورت ميتوان نقش آفريني مثبتي را از آن انتظار داشت.
دوره جواني با بلوغ و ترشح هورمونهاي جنسي آغاز ميشود. جاذبه جنسي كه معلول ترشح اين هورمونهاست، اگر در مسير صحيح هدايت نشود، چه بسا به دوستي هاي نامشروع، عشق هاي نكوهيده و در نهايت خودكشي، قتل و متلاشي شدن خانوادهها ميانجامد.
رهنمودهاي حكيمانه اسلام براي مصون ماندن جوانان از آسيب جاذبههاي عبارتست از :[9]
- رعايت پوشش اسلامي
- تحريم مناظر شهوت انگيز
- تحريم خلوت با نامحرم
- عفت چشم
- تامل در عاقبت شوم هوسراني
- تامل در حسن عاقبت خويشتن داري
- تسهيل امر ازدواج و اقدام به آن در اولين فرصت ممكن
ازدواج دائم
يكي از اساسي ترين و منطقي ترين راه هاي كنترل غرايز و شهوات جنسي اقدام به ازدواج دائم است. ارضاي غرايز از راه صحيح و حلال، سطح هيجانهاي جنسي در جوانان را پايين آورده و مشكلات كمتري در اين خصوص، در محيط هاي آموزشي، رخ خواهد داد.
كاهش سطح هيجان هاي جنسي موجب تمركز بيشتر جوانان بر مباحث علمي و تحصيلي در محيط هاي آموزشي شده و انحرافات ممكنه را به حداقل ميرساند.
تشويق جوانان به ازدواج در سنين جواني
ايام جواني همراه با غليان و جوشش غرايز جنسي و ميل شديد به جنس مخالف است اين غريزه يكي از مهم ترين غرايز جواني است كه عدم كنترل و نظارت بر آن ميتواند موجب ضربات اخلاقي سنگين به فرد، جامعه و بالاخص محيطهاي آموزشي گردد. تشويق جوانان به ازدواج به نوعي تشويق آنها به كنترل صحيح غرايز جنسي و كاهش صدمات اخلاقي ناشي از طغيان اين غرايز ميباشد.
بديهي است كه متوليان امور مخصوصاً مسئولان آموزشگاههاي علمي بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه زمينه تشويق جوانان را به امر ازدواج فراهم آورند و با همكاري ديگر نهادها، روند افزايش ازدواج جوانان را فراهم نموده و با اختصاص امكانات لازم، به اين امر مهم توجه نمايند.
هر چند به اين نكته بايد اذعان نمود كه ازدواج، شرايط، ملزومات، و مقدماتي دارد كه بدون رعايت آنها نه تنها ازدواج نميتواند بعنوان عاملي مثبت در بهبود شرايط اخلاقي جامعه، محسوب شود بلكه ميتواند موجب بروز ناهنجاريهاي رواني و نابسامانيهاي فردي و اجتماعي زيادي نيز گردد.
برگزاري ازدواجهاي دانشجويي كه در كمال سادگي و قناعت انجام ميگردد راهكار مناسبي براي ارتقاء فرهنگ ازدواج در بين جوانان در محيطهاي آموزشي است. اگر ازدواج دانشجويي با شناخت و آگاهي و بدور از احساسات زودگذر صورت گيرد ميتواند پايدار بوده و به معناي واقعي زمينه ساز كاهش ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي در بين جوانان باشد. اما توجه به اين نكته بسيار ضروري است كه بالا بردن آمار ازدواج و نگرش صرفاً كمّي به مقوله ازدواج دانشجويي خود ميتواند آفتي در اين حركت مثبت بوجود آورد. چرا كه اگر ازدواج با برنامه ريزي، زمينه سازي و بسترسازي مناسب صورت نگيرد، ميتواند افزايش طلاق و از هم گسيختگي كانون خانواده را به دنبال داشته باشد و ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي را در ميان آنها افزايش دهدشد
بديهي است كه همان مزايايي كه ازدواج دائم، در خصوص كاهش هيجانهاي جنسي ميتواند داشته باشد در ازدواج موقت نيز وجود دارد. اما ازدواج موقت به تعبير بعضي از بزرگان همانند تيمم است كه در نبودن آب ميتواند مطرح شود. با دقت در سيره ائمه هم به اين نتيجه ميرسيم كه ايشان از متعه بعنوان يك راه حل عمومي و حكم اوليه استفاده ننمودهاند. تاكيدي كه در اسلام در اقدام به ازدوج دائم براي جوانان شده است هرگز در ازدواج موقت نشده است. دين اسلام همواره تأكيد بر آن دارد كه ازدواج ميبايستي دائم بوده تا بنياد قوي و پايدار خانواده را تشكيل دهد. ولي در موارد اضطرار و ضرورت، در صورتي كه هيچگونه امكاني براي اقدام به ازدواج دائم براي جوانان وجود نداشته باشد آنگاه ازدواج موقت ميتواند مد نظر قرار گيرد.
موارد عديدهاي داريم كه متعه دختر باكره به دلايل متعدد منع شده و فلسفه اخلاقي و رواني و اجتماعي و خانوادگي آن صراحتاً بيان گرديده است. از امام صادق (ع) از متعه سوال ميشود ميفرمايند: «ان امرها شديد فاتقوا الابكار، همانا امر متعه امري است دشوار، پس از متعه با دختر باكره بپرهيز.»[10] اين روايت نه تنها مبين دقت تام ائمه معصومين (ع) نسبت به عواقب اين موضوع ميباشد بلكه هشداريست به مردان كه به خاطر تسهيل امر خود با حيثيت يك دختر بازي نكنند و امر متعه را كوچك نشمارند و موجب غبن و تعذر او نشوند. مرحوم صاحب جواهر در جمع بين ادله مبتني بر عمومات و جواز از طرفي و ادله نهي از متعه دختر باكره، حكم بر كراهت آن مينمايد.
ازدواج موقت يكي از احكام فقهي مسلم است كه اگر با شرايط خاص و رعايت موازين شرعي انجام شود، حلال و جايز است. حتي اگر كسي بواسطه نداشتن همسر و نبود شرايط ازدواج دائم به گناه ميافتد، ازدواج بر او واجب ميشود، هر چند بطور موقت. [11]
3-3 راهكارهاي جمعي و گروهي
راهكارهاي جمعي به راهكارهايي اطلاق ميشود كه به وسايل ارتباط جمعي و يا به طيف وسيعي از جامعه اختصاص مييابد. اين راهكارها به دو دستهي مهم زير تقسيم ميشوند:
- راهكارهاي تبليغاتي- رسانهاي
- امر به معروف و نهي از منكر
در دنياي امروز كه به آن عصر ارتباطات ميگويند بيشترين ارتباط با جهان پيرامون توسط رسانهها اعم از راديو، تلويزيون، روزنامهها، اينترنت و امثالهم برقرار ميشود. امروزه بسياري از انسانها و خصوصاً قشر جوان روزانه گاه تا ساعتها با رسانههاي ارتباط جمعي فوقالذكر در ارتباطند. بنابراين رسانهها ميتوانند نقش بسيار مهمي را در فرهنگسازي و آموزشهاي اخلاقي و ديني ايفاء كنند. خصوصاً تلويزيون در اين راستا نقش مهمتر و سازندهتري را ميتواند ايفاء نمايد.
در اين راستا مسئولين آموزش عالي كشور، در هماهنگي و همكاري با رسانهها، خصوصاً رسانة ملي صدا و سيما، ميتوانند برنامههايي توليد نمايند كه به فرهنگسازي و آموزش نسل جوان بپردازد. در اين برنامهها ميتوان به تبيين شرايط و حدود روابط دختر و پسر درمحيط هاي آموزشي نيز پرداخت.
برنامههاي مذكور نبايستي در قالبهاي خشك و كليشهاي قديمي ارائه شوند. جوانان همواره بدنبال تنوع و تغيير هستند. درست است كه اصل و روح آموزشها يكي هستند و ليكن قالبها و كليشهها و فضاهاي تبليغاتي نياز به هوايي تازهتر و متفاوتتر از آنچه در گذشته بوده دارد.
بيانها، دكورهاي صحنه، الفاظ، مجريان، هنرپيشهها، و بهطور كلي فضاي تبليغي، بايد به گونهاي باشد كه بتواند جوانان و نوجوانان را جذب كند و آنها را مستمع و بينندة خود سازد.
نهادينه كردن امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف و نهي از منكر بعنوان يكي از فروع دين، جايگاهي ويژه در تعاليم ديني و مذهبي دارد. اهميت اين امر تا بدانجاست كه امام حسين(ع) هدف از قيام خود را احياي آن ميداند. همچنين در قرآن تاكيد بسياري بر اين موضوع گرديده و در احاديث و روايات و سنت نيز به انحاء مختلف اين معنا به چشم ميخورد. همانگونه كه از لفظ امر به معروف و نهي از منكر بر ميآيد، در اين مقولات، امر، امر به معروف و نهي، نهي از منكر است، لذا بدين نكته بايستي توجه نمود كه به منظور بسترسازي جهت اقدام به امر به معروف و نهي از منكر در يك اجتماع ابتدا بايستي معروف را معروف و منكر را منكر نمود، تا بتوان به معروف امر كرده و از منكر نهي نمود.
بنابراين يكي از مقدمات مراحل اجرايي امر به معروف و نهي از منكر در يك جامعه، تبيين و تعريف معروف و منكر در آن جامعه است. توجه به اين نكته ضروريست كه هر بخشي از جامعهي كلّي كشور ما و به عنوان مثال جامعهي دانشگاهي ما، داراي شرايط و ويژگيهاي خاصي است كه در چارچوب آن، ميبايست به تعريف معروف و منكر پرداخت. اين بدان معنا نيست كه لزوماً هر جامعهاي معروف و منكر منحصر به فرد خود را دارد بگونهاي كه اين معروف ها و منكرات شباهت و اشتراكي با يكديگر ندارند بلكه اينگونه ميتوان گفت كه هر بخش از جامعه، مي تواند علاوه بر معروفها و منكرات مقبول كل جامعه، داراي معروف ها ومنكرات خاصي در درون خود نيز باشد. به عنوان مثال در كوچه و خيابان ممكن است پوشيدن مانتو براي يك خانم منكر نباشد اما در حرم امام رضا(ع) اين امر پذيرفته نبوده و به عنوان يك منكر شناخته ميشود. به عنوان يك مثال ديگر ميتوان گفت كه ممكن است در يك پارك يا سينما پوشيدن تيشرت آستين كوتاه براي يك پسر جوان يا نوجوان چندان منكري محسوب نشود اما آيا اين كار در يك جامعه علمي و دانشگاهي پسنديده و يا حداقل عليالسويه است؟ و يا اينكه آيا صحيح است كه با چنين پوششي در يك جامعه دانشگاهي با بيتفاوتي و عدم حساسيت برخورد شود؟
از مثالهاي فوق بر ميآيد كه اولاً در يك جامعه ابتدا بايستي به تعريف معروف و منكر، مطابق با جايگاه خاص آن جامعه پرداخت و سپس معروف و منكر را تبيين نمود. بدين معني كه با يك برنامهريزي فرهنگي- تبليغي به گونهاي عمل كرد كه معروف، معروف شده و منكر به عنوان منكر شناخته شود. تنها پس از طي اين مراحل است كه ميتوان به درستي به اجراي دستور امر به معروف و نهي از منكر در آن جامعه پرداخت.
در مرحله اجراي امر به معروف نهي از منكر نيز نكاتي وجود دارد كه توجه خاصي را ميطلبد، اما اجمالاً اينگونه ميتوان گفت كه بكارگيري اين دو ركن مهم از اركان دين در سالم سازي محيطهاي آموزشي بايستي با دقت، نكته سنجي، روان شناسي و رفتار شناسي دقيق صورت پذيرد.
در يك جمعبندي از مباحث فوق ميتوان گفت كه امر به معروف و نهي از منكر داراي چهار مرحله زير ميباشد:
1- تعريف معروف و منكر در جامعه
2- تبيين معروف و منكر براي آحاد جامعه
3- نهادينه كردن امر به معروف و نهي از منكر در جامعه
4- ارزيابي دروني و بيروني از عملكرد و اصلاح آن در صورت لزوم.
4. جمعبندي و نتيجهگيري
هدف از اين تحقيق ارائهي راهكارهايي براي سالم سازي محيطهاي علمي و دانشگاهي و
انطباق آن با موازين اخلاقي، شرعي و عرفي ميباشد. براي نيل به اين هدف، مطالعات جامع و گستردهاي در متون فقهي صورت گرفت و مباني فقهي ارتباط زن و مرد استخراج شد. آنگاه شرايط فعلي حاكم بر محيطهاي علمي از جنبهي ارتباط دختر و پسر مورد نقد و ارزيابي قرار گرفت و سپس راهكارهايي در راستاي انطباق هر چه بيشتر روابط دختر و پسر با موازين شرعي و اخلاقي ارائه شد.
در خصوص ارتباط دختر و پسر سه نظريه وجود دارد: نظريه اضطرار يا ديدگاه سختگيرانه، نظريهي اختلاط يا ديدگاه سهل گيرانه، و نظريهي «معروف» يا ديدگاه معتدل(حاكم بودن عرف پسنديده در ارتباط دختر و پسر). نظريهي اضطرار هر نوع ارتباط ميان دختر و پسر را جز در صورت اضطرار ممنوع ميداند. بر طبق نظريهي اختلاط ايجاد هر نوع محدوديت و ممنوعيت در ارتباط ميان دختر و پسر باعث برانگيختن حساسيت و افزايش التهاب ميشود و بنابراين موافق عادي سازي روابط ميان دختر و پسر است. نظريهي معروف يا عرف پسنديده روشي است كه از هر گونه افراط و تفريط در بحث روابط دختر و پسر پرهيز ميكند و حفظ حريم را معيار و ميزان ارتباط سالم ميداند.
مطالعات حاضر نشان داد كه راهكارهاي سالم سازي ارتباط دختر و پسر به سه دسته تقسيم ميشود:
- راهكارهاي شخصي
- راهكارهاي مديريتي
- راهكارهاي جمعي
راهكارهاي شخصي خود به چند مورد تقسيم ميشود كه عبارتند از ارتقاء سطح حيا، رعايت پوشش شرعي، تقويت اعتقاد به مبدا و معاد، و انتخاب دوست مناسب. راهكارهاي مديريتي عبارتند از برنامه ريزي براي ايجاد سرگرميهاي مفيد و حلال، تشويق به مطالعه مفيد و ارزنده، و ايجاد زمينه در تصحيح ارضاي غريزه جنسي. راهكارهاي جمعي را ميتوان به راهكارهاي تبليغاتي و رسانهاي و نيز نهادينه كردن امر به معروف و نهي از منكر تقسيم نمود.
5. مراجع به ترتيب حروف الفبا:
1- رضائي اصفهاني، محمد علي، 1386، پرسشهاي قرآني جوانان(7): روابط دختر و پسر(1)، پژوهشهاي تفسير و علوم قرآن، ص261.
2- سوره فرقان، آيه23.
4- محمدي ريشهري، محمد، 1384، حكمت نامه جوان، دارالحديث،ص247،
5- محمدي ريشهري، محمد، 1384، حكمت نامه جوان، دارالحديث، ص 525، ج13.
6- معين، محمد، 1381، فرهنگ فارسي، نشر سرايش،ج1، ص1112.
7- انوري، حسن، 1381، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، نشر سخن.
8- رضائي اصفهاني، محمد علي، 1386، پرسشهاي قرآني جوانان(7): روابط دختر و پسر(1)، پژوهشهاي تفسير و علوم قرآن.
9- محمدي ريشهري، محمد، 1384، حكمت نامه جوان، دارالحديث.
10- حر عاملي، محمد بن حسن، 1397ق، وسائلالشيعه، مكتبهالاسلاميه.
11- حسيني، مجتبي، 1386، پرسش و پاسخهاي دانشجويان- رساله دانشجويي، قم، دفتر نشر معارف.
:: موضوعات مرتبط:
مقاله،
،